امید جونامید جون، تا این لحظه: 20 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

امید زندگی من

ورودت به دنیای علم و دانش

1392/12/14 10:54
نویسنده : مامانی
436 بازدید
اشتراک گذاری

پروردگارا داده هایت و نداده هایت و گرفته هایت را شکر چون.....داده هایت نعمت و نداده هایت حکمت و گرفته هایت امتحان است.

مدرسه

 

 

مدرسه

کلاس اول دبستان بعثت خانم امانی معلمت در بازدید از موزه علوم  اگه تونستی خودتو پیدا کنی

مدرسه

کلاس دوم ابتدایی دبستان بعثت معلمت خانم جمشیدیان داشتی می رفتی بری سوار سرویس بشی ازت عکس گرفتم

 

 امیدم اینم وسایل نقلیه ای لبخند که طی این سالها بابای مهربونت برات خریده همیشه قدر این  مهربونیها را بدون

 

دوچرخه 1این اولین دوچرخه ای که داشتی

 

دوچرخه 2اینم دوچرخه بعدی که بعد از کوچک شدن اولی تو تولدت آقاجون و مامان بزرگ مهربون کادو دادند

 

اسکوتراسکوترت که از کیش خریدیم

 

اسکیت اسکیتت که از تهران خریدیم

 

دوچرخه 3 اینم دوچرخه بزرگ که تابستون امسال از تهران خریدیم باهاش رفتیم شمال و کلی تو با اون خوش بودی اونو گذاشتیم عقب ماشین و رفتیم.البته من و بابات هم ازش استفاده میکنیم.

تولدتولد 6 سالگی که کیک شکل تمساح سفارش دادی چون عروسکشو خیلی دوست داشتی  قربون اون ژستت برم هورا

 

عکس

دلبندم همچو باران باش رنج جداشدن از آسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن................

سفر جاجرود تهران با عمو حمید رفته بودیم خرداد 91

 

اسب  توی شمال اولین بارت بود که سوار اسب شدی و یه 10 دقیقه اسب سواری کردی

 

سفرسفر نوروز 92 به یزد کوه بی بی چک چک با همه فامیل رفته بودیم

 

سفر سفر نوروز 92 به یزد بازار مسگرها

 

عکس

 

حیوون این گربه رو از بچگی تو با بابا بزرگ کردین و خیلی دوستش داشتین اسمشو ماگلی گذاشته بودی آخرش که بزرگ شده بود بردیمش باغ

حیوون اینم شاهین بابا که جوجه بود یکی از دوستای بابا بهش داده بود بعدش هم که بزرگ شد گذاشتیم پرواز کنه و بره

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

sim sim
15 آذر 92 21:48
قربون عکس هایی که تو یزد گرفته
sim sim
15 آذر 92 22:09
والا من ک نتونستم پیداش کنم... کجاست؟؟!!